پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳

زرین نپتا

نمایشگاه پلاستیک | استانبول تویاپ ترکیه

وکس سیبویه تولیدکننده وکس های دوقطبی و ناقطبی pe و pp

بسپار تجارت آسیا؛ تأمین کننده مواد اولیه پلاستیک و پلیمر و محصولات پتروشیمی

۶ فعلی که به‌کار بردن آن در مکالمات کاری شما را ضعیف نشان می‌دهد 
گاهی‌ اوقات کوچک‌ترین حرف‌ها و کلمات تأثیر فوق‌العاده‌ای را بر شیوه‌ ادراک دیگران از شما در محل کار دارد.

علاوه‌بر عنوان شغلی‌تان، کلمات و عباراتی که به‌کار می‌برید نیز در شناخت دیگران از شما بسیار مهم هستند. آنچه می‌گویید برند شخصی، میزان اعتمادبه‌نفس، قدرت و عمق دانش‌تان را نشان می‌دهد.

افعال موتور محرکه‌ هر جمله و عبارتی هستند. پس در حرف‌زدن باید به آنها دقت و توجه زیادی کنید. برخی افعال باعث می‌شوند که ضعیف‌تر به‌نظر برسید و از توان شما برای تأثیرگذاری بر مقامات مافوق، همکاران و … کاسته شود.

زیرا نشان‌دهنده‌ نوعی ضعف در شما هستند و با استفاده از آنها انگار به خودتان اطمینان کافی ندارید. پس سعی کنید این افعال را از دایره‌ی لغات و ادبیات خود حذف کنید و با استفاده از جادوی کلمات موفق‌تر باشید. درادامه به شما می‌گوییم که به‌کاربردن این ۶ فعل شما را در محل کار ضعیف نشان می‌دهد:


۱. فکرکردن
اصلا کسی هست که از این فعل در حرف‌هایش استفاده نکند؟ برای مثال همکارتان می‌گوید: «فکر می‌کنم باید پروژه را پیش ببریم» یا رئیس‌تان می‌گوید: «فکر می‌کنم ایده‌ی خیلی خوبی مطرح کردی». خوب، تا اینجا همه چیز بی‌خطر و خوب بود. پس چرا نباید از «فکرکردن» در صحبت‌ها استفاده شود؟


موضوع این است که این فعل با قطعیت همراه نیست و خیلی ظریف و زیرکانه از قدرت عباراتی که به دنبالش مطرح می‌شوند، کم می‌کند. فکرکردن از کلمه‌ای انگلیسی و قدیمی «thencan» گرفته شده است.

این واژه به معنای دریافت و درک‌کردن، ملاحظه‌کردن و اندیشیدن است. به عبارت دیگر، تفکر یعنی بررسی موقعیتی که در آن مشارکت کرده‌اید و هنوز به نتیجه‌ قطعی دست نیافته‌اید.


در مکالمه‌های عادی این واژه بار معنایی چندان مهمی ندارد و استفاده از آن متداول است و کاربرد زیادی هم دارد. برای مثال «فکر کنم با دوستام بریم کافی‌شاپ». اما در موقعیت‌های رسمی دیگر بهتر است از ترکیبی استفاده کنید که مقدار اطمینان به کار رفته در آن بیشتر است.

برای مثال «ایده‌ی خیلی خوبی مطرح کردی» یا «طرحی که نوشتی عالیه». اگر به دنبال جایگزین‌کردن فعلی دیگر به جای «فکرکردن» هستید از چنین ساختاری کمک بگیرید: «مطمئنم که برنامه‌‌ی تو نتایج خوبی خواهد داشت».

 

۲. نیازداشتن
وقتی رئیس‌تان می‌گوید: «من هرچه سریع‌تر به این گزارش نیاز دارم»، کمی از قدرت و تأکید خود می‌کاهد. استفاده از واژه‌ی «نیاز»، بیشتر نوعی وابستگی را در کلام گوینده نشان می‌دهد تا انتقال مفاهیمی همچون مسئولیت و اجبار تیمی. منظور از مسئولیت و اجبار تیمی این است که جمله‌ رئیس باید به شکلی ادا شود که اعضای تیم در آن مضامینی مانند ضرورت ارائه‌ی گزارش و پذیرش مسئولیت انجام آن را در سریع‌ترین زمان ممکن کشف کنند.


برای نمونه به این جمله توجه کنید. رئیسی به زیردست خود می‌گوید: «من به شما برای انجام کاری نیاز دارم». چنین جمله‌ای پیش از آنکه نشان از قدرت داشته باشد، حالت درخواستی عاجزانه دارد.

صریح و ساده بگوییم: استفاده از واژه نیاز شما را نیازمند نشان می‌دهد. پس برای پرهیز از اسیرشدن در چنین موقعیتی بهتر است به‌دنبال جایگزین‌هایی باشید که شما را قوی‌تر و معتمدبه‌نفس‌تر نشان می‌دهد. البته ادب و احترام را فراموش نکنید و حتما در کلام قاطعانه‌ی خود، احترام را چاشنی کلام کنید: «لطفا این گزارش را تا روز جمعه به من تحویل بدهید».


۳. خواستن

خواستن و نیاز به هم شباهت زیادی دارند. هر دو نشان می‌دهند که گوینده چیزی را طلب می‌کند و نشان از فقدان چیزی در کلام و احساس او دارد.

برای مثال اگر رئیسی به زیردست خود بگوید: «من می‌خواهم که کیفیت کارت را بهبود ببخشی»، این جمله نشان می‌دهد که رئیس در دریافت چیزی که می‌خواهد ناتوان است و به خواسته‌اش نرسیده. به‌جای چنین جمله‌ای بهتر است از کلماتی استفاده بشود که بار مسئولیت را بر شانه‌های کارمند زیردست منتقل می‌کند؛ برای مثال: «عملکرد شما در تهیه این گزارش باید کیفیت بهتری داشته باشد». درواقع باید توپ را در زمین طرف مقابل بیندازید.


درطرف دیگر رابطه هم اوضاع به همین شکل است. برای مثال اگر شما کارمند هستید و تقاضای افزایش حقوق را دارید، نباید از چنین جمله‌ای استفاده کنید: «من خواستار افزایش حقوق هستم». با این جمله به نظر می‌رسد درخواستی احساساتی مطرح کرده‌اید و شما را فاقد اعتمادبه‌نفس نشان می‌دهد.

پس بهتر است از عبارت‌هایی مانند «من معتقدم» یا من «مطمئنم» بهره ببرید که عقیده و نظر قطعی شما را در مورد افزایش حقوق نشان بدهد. برای مثال «من معتقدم عملکرد من در طول سال گذشته استحقاق دریافت افزایش دریافتی را دارد.». این جمله در مذاکره برای نوشتن قرارداد جدید بسیار کاربردی خواهد بود.


۴. حدس‌زدن
حدس و گمان نشان از عدم قطعیت را دارد. درواقع با استفاده از این فعل، گویی به‌دنبال پیش‌بینی هستیم. یک نوع پیش‌بینی که فاقد اطمینان است.

برای مثال فکر کنید مدیرعاملی به کارشناس تحلیل اطلاعات خود می‌گوید: «حدس می‌زنیم و خوش‌بینانه‌ترین گمان ما این است که حاشیه‌ سود پایان سال از سال گذشته بهتر خواهد بود».

راه‌های بی‌شماری وجود دارد که این جمله را به شکلی قاطعانه‌تر بگوید. برای مثال «ما انتظار داریم سود امسال از سال قبل بیشتر باشد یا رقم سال گذشته را پشت سر بگذارد».


اگر از نتیجه و خروجی چیزی اطمینان ندارید،اشکالی ندارد. لازم نیست به دروغ یا مبالغه متوسل بشوید. فقط به جای استفاده از فعل «حدس‌زدن»، سعی کنید از افعالی استفاده کنید که اعتمادبه‌نفس بیشتری را به شنونده منتقل می‌کنند.


۵. امیدوار بودن
رهبران معمولا صحبت خود را با این فعل آغاز می‌کنند: «امیدوارم به فروش مورد نظر دست پیدا کنیم» یا «امیدوارم بتوانی به این وظیفه درست عمل کنی».

باید دقت کنید که امیدواربودن، به‌جای انتقال حس قدرت و اعتمادبه‌نفس، بیشتر حالتی دعاگونه دارد و نشان می‌دهد که گوینده مدیریت و کنترل کمی بر اوضاع دارد.


چه جایگزینی باید برای این فعل استفاده کرد؟ برای مثال به جای اینکه بگویید امیدوارم به فروش لازم برسیم، بگویید: «ما به‌دنبال رسیدن به فروش مورد نظر هستیم» یا «من می‌دانم که می‌توانی به این وظیفه درست عمل کنی». این جملات مشخصا قدرت و توانمندی بیشتری را ابراز می‌کنند و نشان می‌دهند که شما به توانایی تیم‌تان یا دریافت نتیجه و خروجی مطلوب از قبل واقف هستید و تابع فسلفه‌ی «هرچه پیش آید خوش آید» نخواهید بود.


۶. گمان‌کردن

فرض کنید به همراه همکارتان درحال نوشیدن فنجانی چای هستید و او می‌پرسد: «در جلسه‌ی هفته‌ی آینده شیراز شرکت می‌کنی؟» حال اگر پاسخ شما با استفاده از واژه گمان کردن توأم باشد، نوعی عدم قطعیت را ابراز می‌کنید و تلویحا می‌گویید که حضور در این جلسه آنقدرها هم برای‌تان اهمیت ندارد.


یادتان باشد که در محل کار بی‌تفاوت‌بودن و لختی هیچ جایی ندارد. انتقال چنین مضامینی در رفتار و کلام به ضررتان است و میزان قدرت‌مندی و تأثیرگذاری شما را کاهش می‌دهد. در عوض سعی کنید حتی در ظاهر هم که شده شور و اشتیاق از خود نشان بدهید. برای مثال به همکارتان بگویید: «بله بله، حتما حضور خواهم داشت. خیلی دوست دارم نظر مدیران را درباره موضوع ایکس بدانم».

شاید فکر کنید وقتی با همکارتان صحبت می‌کنید نیازی به استفاده از چنین سیاست‌هایی نیست، ولی در واقع هست. واقعیت این است که حس‌وحال کلام و رفتار شما خیلی زود مشخص می‌شود و دیگران با گفت‌وگوهای غیررسمی خود درباره‌ی شما به تخریب شهرت و اعتبارتان دامن می‌زنند.


زبان و ادبیات کلامی نقش مهمی در گفت‌وگوهای ناگهانی و ارتباطات شما دارند. لغاتی که مطرح شد بیشتر اوقات در کلام همه ظاهر می‌شوند.

پس باید دقت کنید و با استفاده‌ی درست از واژه‌ها و افعال مختلف فرصت‌های خود برای تأثیرگذاری بیشتر و افزایش قدرت رهبری را تقویت کنید. این افعال را از دایره‌ی افعال‌تان بیرون بیندازید و قدرتمندتر و با اعتمادبه‌نفس بیشتری در نگاه دیگران ظاهر شوید.

منبع: چطور دات کام

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟ بلی خیر
امتیاز مطلب: 80%

تبلیغات در ویکی پلاست

دیدگاه خود را بنویسید

فرستادن دیدگاه
ترکمان سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۶
به نظرم درست نیامد ارسال پاسخ

پربازدیدترین شرکت ها

درج کارت ویزیت شرکت من

پربازدیدترین محصولات

ویدیوهای آموزشی

همه حقوق این سایت متعلق به ویکی پلاست است طراحی و اجرا: نگاه حرفه ای
قیمت بازار اشتراک قیمت کانال تلگرام تبلیغات
قیمت بازار قیمت جهانی تلگرام واتس اپ تبلیغات
ویکی پلاست
سلام خوش اومدید
ویکی پلاست، خرید و فروش مواد اولیه نداره
چطور می تونم کمک‌تون کنم؟